Brother love P1

Mika chan · 21:44 1401/05/18

دارای ژانر یائویی

دستمو داخل موهام بردم و بهمشون ریختم. راهنمایی واقعا افتضاحهههههههههه. نمیتونم تحملش کنم. برگه امتحانو تحویل دادم و رفتم بیرون‌. از کافه تریا یه آبمیوه گرفتم و روی نیمکت نشستم. بدنم کوفته بود چون سه شبه نخوابیدم. این کلاس آخرمون بود. پاکت خالی آبمیوه رو توی سطل آشغال انداختم و از مدرسه بیرون رفتم. گوشیمو از جیبم دراوردم و به هاکو پیام دادم :" بیا دنبالم."

بعد از چند دقیقه جواب داد :" دو دقیقه دیگه اونجام."

از اونجایی که دو دقیقه ی هاکو یه ربعه تصمیم گرفتم برم یه دوری اون دور و برا بزنم. ده دقیقه بعد صدای بوق ماشین اومد؛ ماشین هاکو. سوار شدم :" شلام*^*"

دستو گذاشت رو موهامو بهمشون ریخت :" سلام نی-چان^^"

سرم شدید درد میکرد پس هدفونمو روی گوشم گذاشتم و آهنگای رپم رو پلی کردم. چشمام رو بستم و سرمو به شیشه ی یخ کرده تکیه دادم.

هاکو :" سرما میخوری."

هارو :" نمیخورم."

با اینکه نمیدیدم ولی فهمیدم هاکو سری به نشونه ی تاسف تکون داد. سعی کردم بخوابم ولی نمیتونستم. بعد از یه ربع هاکو گفت :" رسیدیم."

از ماشین پیاده شدیم و داخل خونه رفتیم. رفتم تو اتاقمو رو تختم دراز کشیدم. هاکو اومد داخل :" چت شده."

هارو :" من حالم خوبه."

هاکو :" نه نیستی چت شده؟"

هارو :" سال چهارم... خیلی سخته هارو! اگه قبول نشم..."

هاکو اومد سمتم و بغلم کرد :" تو قرار نیست دوباره سال چهارم رو بخونی! تو درست خوبه!"

هارو :" خوب نیست! امتحان امروز خیلی سخت بود!"

هاکو :" ت... تو امتحان داشتی؟ چرا بهم نگفتی؟"

سرمو انداختم پایین :" ببخشید."